کوکوتی تی

فرهنگ وادب تالش

کوکوتی تی

فرهنگ وادب تالش

شعرخوانی در چهارشنبه خاتون 30 فروردین 96 در خاتم الانبیا رشت زلیخا صبا ماسال

شعر خوانی در چهاشنبه خاتون 30 فروردین 96 در خاتم الانبیای رشت توسط زلیخاصبا شعر در باره پدرم 
باهاری مینه ماه را 
ملگزاره هوارا
کرانه اسبی سریکوسوارا
ای حشم ا شتن مالون 
پر آکری ب گیریه را
خیف و خیف ا مردی را 
خونی کوچی خانی را 
خونی کوچی خانی را 
خیف و خیف ا مردی را
زلیخا صبا
عکس ‏‎Zoleykha Saba‎‏

دل نوشته .یاد قدیما زلیخا صبا ماسال. تالش.

آن روز ها و قدیما یادش بخیر در جواب مطلبی که در کانال دوستی خواندم من نیز این گونه می نویسم که قدیم ها همه چیزها ناب بود چون الوده به خیلی از افکار وارداتی که انسانهارا زیر ورومی کند نبود بله قدیما را باید یاد اورد !!
خیلی قدیما حتی در حمام عمومی هم جسمت را وهم روحت را صفا میدادی با دوست وبا خواهر ویا مادر که به حمام میرفتید در تمام مدت شسشو باهم بگو وبخند داشتید وحتی همدیگر را در شستن کمک میکردید ولی این روزها در موقع حمام حتی نباید کسی از نزدیکانت را صدا بزنی که دستی 
به پشتت بکشد. وآنروز ها هرکسی یک اطاق جداگانه نداشت بلکه همه خواهر وبرادر ها در یک اطاق می خوابیدند وصدای نفسهای هم را می شنیدند وان روزها نه تنها نبایدجلوی بزرگترها پایت را دراز میکردی ودراز کش جلوی بزرگترها لم میدادید بلکه مثل الان نباید تا لنگ ظهر بخوابید وبعد تا 4 صبح در گروه های مجازی پرسه بزنی.ان روز ها نان ونمک خوردن باهم منزلت داشت نه اینکه حتی از کوچترین پیشرفت هم حسادت کنی و دست بر سفره ومشت بر پیشانی مثل الآن بودید و زیر پای همدیگر خالی. در مواقع مختلف بخواهید ودر چایش بیندازید .ان روز ها در خانه ها به روی هم باز بود و انتظار این نبود که حتما برای هر مراسمی سور دهی و دعوت نامه بفرستی و این روزها فقط در مراسم های عروسی اگر دعوت باشید وبیشتر در مراسم عزا بدون دعوت می توانی کسان خودرا ببینید وحتی دوستان وآشنایا ن وآن روزها همه رنگها رنگ سال بود . وأن روز ها یقه ها آن قدر مهم نبود بلکه گردنی که درآن یقه ها بود باید رگ داشت مهم بود. و آن روز هرروز یک مانتو شیک داشتن مهم نبود بلکه دوژاکتی که دوخواهر باهم عوض میکردند و می پوشیدند جالب بودو ان روز ها در روز عید یک لباس نوی دست. دوز مادر برایت از برندها هم برند تر بودوان روز ها رفتن خانه خاله وعمه وعمو ترا شاد میکرد امدن آنها به خانه شما در حالیکه این روزها رغبتی به دیدن هیچکدام در بچه ها نیست. آن روزها بهترین خواب را در تلار و زیر اسمان پراز ستاره داشتی ولی این روزها با صدای بلند تلویزیون ویا موبایل در روی سینه بخواب رفتن است .ان روز ها به فکر کردن به اسطورها و نقلی که شنیده بودی در شب بخواب می رفتید ولی این روز ها ذهن ها در گیر به جنایات وخیانتهای هاییکه در فیلمها و سریالهای خارجی دیده میشود بخواب می روی ان روزها قشنگترین روز آمدن فامیل سرزده به خانه هابود ولی این روزها همه منتظر دعوت هم هستند وحتی مکالمات تلفنی که. قیمتش سرسام اورشده. کم کم دارد کم رنگتر میشود پس باید در باره قدیم هابرای جماعت بهت زده وگمشده در اوهام این روزها بنویسیم که یاد قدیم ها بخیر 
زلیخاصبا

عیدانه زلیخا صبا ماسال تالش

بهار با بنفشه وپامچال به پیشوازت آمد
چه سخاوتی دارد دختر زیبای زمین بهار بانو. با دا منی پراز گلهای بنفشه وپامچال. ای رهگذر ای عابران عبور ای خاطیان خطا کار جفا پیشه. نمی بینید این همه وجاهت وزیبایی را و این مهر زمین را که بادخترش بهار به قدومت گلباران کرده.. پیشکش توچیست به این همه. لطف ؟
وای که چه میبینم زیر هربوته وروی چمن زارها مملواز گلهای پامچال وبنفشه ودیگر گلها. و تو بله تو آمدی نشستی. وکنارش سفره پهن کردی وانواع غذا ها در ظروف پلاستکی در سفره چیدی و بدون توجه به این 
همه زیبایی خوردی و بعد اینهم زباله را بررویش ریختی و خودرا تکاندی. وخوشحال از اینکه روز ی را تفریح. کردی ورفتی واقعا خجالت نکشیدی از این همه زیبایی که تو حسودانه و ناجوانمردانه زشتی را بر چهره زیبایش پاشیدی. راستی تو تو به مراتب کمتر از آن اسید پاش هستی، اسید پاش چهره یک نفر را زشت میکند ولی تو با این همه بی فرهنگیت یک دنیا زیبایی را زشت میکنی شرمتان باد که خجالت نمی کشید انهمه آشغال از خودت در طبیعت بر جای میگذارید. درست است که دیگران تورا نمیشناسند ولی خدا وطبیعت که تورا می شناسند. چهره ات در دوربین زمان ثبت شد. و اگرهزار ان بار خودرا به زروزیور ریا بیارایی باز واضح در پیشگاه خداوند وکاینات نمایانی. واقعا این جمعیت چند نفری که همراه هم به تفریح در کوه ودشت می پردازند یک نفرشان هم با فرهنگ نیستتند که تذکری به این وجدان های خفته بدهند که به خود بیایند خدایا در روز سیزده آنقدر بباران زمین را که چون گل ولای از بستر این طبیعت این جماعت را بتاراند و دیگر نتوانند بسوززانند وبریزانند و بپاشانند. 
صبا