شب نشینی های قدیمی
سالیان خیلی دور که هنوزتکنولوژی مدرن امروزی مثل انترنت وتلویزیون وحتی رادیو در جامعه وخانواده نیامده بود، مردمان سرزمین تالشی زبان در شب های بلند پاییزی وزمستانی ساعت های اولیه بعداز شام را به شب نشینی می رفتند.
این شب نشینی ها بین فامیل ها اگر نزدیک هم بودندویا همسا یه های صمیمی که در غم وشادی هم سهیم وشریک بودند. ویا خانواده هایی که تعدادفرزندان زیاد وهمگی دور وبرشان بودند،بعداز شام در خانه یکی که معمولا بزرگ خانواده ویا همسایه بود جمع می شدند وضمن خوردن شوچره وانجام کارهای دستی مثل بافتنی ویا ریزه کارها که برای انجام کار های روزانه باید اماده میشدمشغول وگوش وچشم هم به دهان راویان در جمع که به نقالی ویا مفسر وقایعی که در روز از اینجا وانجا ودور ونزدیک شنیده بودند وراجب اوضاع واحوال مملکت وشهر واستان همه را تعریف میکرد ند دوخته میشد و عده ایهم یا انرا در ذهن مسپردند وبعد سینه به سینه پخش میشد ویا به عنوان ثپت وقایع می نوشتند .
وگاهی هم نقالی می کردندوداستان شاهان وجن وپری وغول همه را با آب وتاب در حالیکه نفسها در سینه حبس بودوچشم ها به دهان راوی دوخته..واین داستانها به حدی هیجان اور بود که شنونده جوان تا صبح خوابش نمی بردویا کتابهای داستان را هرشب سواد دار جمع شب نشینی میخواند وبا گذاشتن علامت برای شبهای بعدی شنونده هارا در خماری وانتظار می گذاشت.
گاهی هم بر حسب اتفاق در این جمع شب نشینی های شبانه رمال وطالع بین هم بودند ورمل اندازی وطالع بینی برای جمع می کردند ویا ماجرا های حیرت آوری تعریف میکردند ویامسافران ترک زبان که در خانه های مردم تالش زمستان را سپری می کردنداواز های دل نشین ترکی وداستانهای به زبان ترکی میگفتند وبه این ترتیب اغلب افراد خانواده از انها زبان ترکی را یاد می گرفتند
وبه این ترتیب روزگار می گذشت واین بهترین تفریح سالم مردم روزگاران بود
متن زلیخا صبا