ایکه چشمانت همه دنیای منداشتنت شد ارزو ورویای منسر برم بر آسما ن هر روز وشبتا شوی تو مونس روزهای منبیتو باشم من گل پژمرده ایگر بیایی بلبلی در گلشن و صحرای مننازنیناسالهاست من چشم درراه توامای فروغ دیده وچشمها ی منشعراز زلیخا صبا