کوکوتی تی

فرهنگ وادب تالش

کوکوتی تی

فرهنگ وادب تالش

رنگینه گافرو گهواره رنگین زلیخا صبا ماسالی تالش

تکیه کردِمه خِدا سایه کو
گول کارمه اِشتِ راه و ریه کو 
هَزاره شو نشتیمه تا روز آبه
خوندِمه تا بخسیر تع لایه کو 
شعراززلیخاصبا 
الهی رنگیینه گافرو بنی...این اصطلاحی بود در تالش گذشته به تازه عروسها میگفتند در حقیقت دعای خیری بود برای خوشبختی زوچ های جوان
رنگینه گافرو (گهواره رنگین)
در ماسال ودیگر مناطق تالشهارسم بر این بود که برای بچه ونوه اول مادر بزرگ (مادری،
)گهواره رنگین(سیسمونی امروزی) بفرستدکه این گهواره شامل یک تخخواب کوچک گردان یک متری که دسته داشت برای تکان دادن اینکه بچه را بخوابانند
کفه این گهواره از یک تخته پهن که وسطش یک سوراخ دایره مانند به اندازه دهانه آوخونه یا آرخونه که یک لَگَن سفالی برای جمع شدن ادرار کوچک بچه بود داشت.
دوتا تشکچه به اسم بالشمه که لبه هایش را مشمع میگرفتندورویش ملحفه پهن میکردند ویک پشتی زیر سری ویک شمد کوچک دولایه برای پوشاندن سینه بچه به اسم سیناده ودوتا ور بندینه که بجه را با ان در گهواره میبستند تا بچه از گهواره نیفتدو یک گافرو سَرده که همان روتختی که از پارچه قشنگ که از ساتن رنگین بودو دور چین دار.. وبرای سرگرم شدن بچه اویزهایی که بچه خوشش میامد به دسته گهواره میبستند مثل منگوله وجق جقه های که صدا میداد
مادران قدیم بچه را در گهواره میخواباندند وبایک دست گهواره را تکان میدادند وبادست دیگر یک سینی برنج پاک میکردند وبرای اینکه بچه بخوابد برایش میخواندند
بخِس بخس بَلَه روز آبه نیه.. ستاره ی اسمون کَم آبه نیه
بخس بخس صبی بی کوچ بکَرم.. سی مرغی مورغونه بی پوچ بکَرم
سیمرغی مورغونه پوچ کرده نِبو .. دیلی گته بَله پس هشته نِبو
زلیخا صبا