ویرر اِستَ شیره زواََ
کریر مع را چا که لواََ
چمِ چمِن روشون ابین
هر روج تِ دیم سفرند دواَ
ناجه داریم زما ببیر
وایم کع خاسه گِشه بواَ
زلیخا صبا
برگردان
یادت هست شیر پسر
برای من حرفهای خوب میزدی
چشمانم از دیدنت روشن بود
هر روز به تو اسپند دود میدادم
ارزو داشتم داماد شوی
می گفتم برایم یک عروس زیبا بیاور
سلام خالی.
با پستی باعنوان سرانجام تالشی را چگونه خواهیم نوشت و با یادکردی از زنده یاد مسرور و شعر خندیله پشت برای سال 95 به روز شده ام . مقدمتان گل باران با نظرات خوب تان.
سلام دستتان درد نکند با کمال میل به وب زیبایتان خواهم امد سلامت باشیدو سپاس ازدعوتتان