شاخ گوزن درجنگلهای ماسال ،یکزمانی در ییلاقها وجنگلهای ماسال حیات وحش فراوان بود گوزن وآهو پلنگ روبا ه دم خاکستری وگرگ که شاید برای مردم این زمان وجود این حیوانان در ییلاقها یی چون اولسبلنگا باور نکردنی باشد من شاخ این گوزنها را در منزل چند نفر از فامیل هایم دیدم واین یکی را در خانه خودمان دارم نه اینکه شکار کرده باشند بلکه این شاخ گوزن را همسرم در جوانی در بالادست اولسبلنگاپیدا کرده ومثل اینکه شاخ گوزنها در پیری کنده میشود وغرض ازعرض بنده این است که نسل این موجودات چگونه با هجوم وسایل وترددماشین وآمدن مدرنیته ریشه کن شده که واقعا هم اینطور شده چون سالهاست که کسی دیگر از گوزن وحتا آهودر جنگلهای تالش حرفی نمی زند
زلیخا صبا
هم وطن. هم زبان.هم شهری.
مجسم کندر کنار آبشار رامینه. یا کمی بالا تر در راه تونل مانند که پوشیده از درختان سبز توسکادر دوطرف جاده پیچ در پیچ رامینه در کنار جاده فرش پهن کرده و با خانواده نشسته اید نسیم ملایم کوهستان صورتت را نوازش میدهد
کمی سکوت،آره کمی سکوت، صدای ظبط را بیار پایین.. چه میشنوی؟..صدای آهنگین آب رود خانه، وصدای آبشار،صدای کوکوتی تی در بلند ترین شاخه درختی آواز میخواند کوکو تی تی کوکو تی تی، صدای آرامش جنگل.
صدای چهچه بلبلی؟ چقدر روح نواز است . احساس میکنی به دنیایی دور از همه هیاهو آمده ای گوش کن به این اوای دلنشین.. با شماهستم شماییکه از راه دور ونزدیک سفر میکنید وبا صدای ماشین وویرا ژموتور ارامش این آرام کنند گان جسم وجان رابر هم میزنید. بله با شما هستم موتور سوار که با ویراژ موتورت لرزه بر اندام ایخاکیان وماکیان می اندازی ایا فکر کرده اید که در گذشته نصف روز طول می کشید تا از مر کز شهر به این نقطه ای که الان نشسته اید برسید انهم با اسب. حالا که شما از آن سر کشور به این نقطه امدید لذت ببر تمیز استفاده کن. این قدر بریز وبباش وآلودگی در اطرافت بجا نگذار وکفران نعمت نکن طبیعت قهر میکندوخدا نعمتش را از تودریغ میکند.. جمع کن این همه خراب کاری این چه آدابی است ؟/این طبیعت زیبارا به فنا کشیدن ضررش به کی میرسد؟ به من به ما به شما به همه از این همه جفا بر طبیعت خیلی دلم می سوزد از این همه بی حرمتی براین جنگل زیبا ومظلوم فریاد ش را کی باید بشنود . دوست داشته باش طبیعت را تا خدا ترا دوست بدارد
زلیخا صبا
آینده اولسبلنگادر انتظار تلی ااز خاک
اولسبلنگا نماد ونشانی از ییلاقات ماسال است وروی این اصل شهرت ایرانی وجهانی دارد وبیشترین شهرتش بخا طر طبیعت زیبای جنگل وچمن زار و انواع گلهای وحشی وگیاهان متنوع ورویش انواع قارچها وشر شرجاری اب در ه ها وچشمه هاوزیستگاه حیات متنوع وحش در گذشته که همه اینها نه تنها دور از هم بلکه زیستی تنگا تنگ داشتندودر نتیجه یک یا چند مال دار وگاودار به راحتی در انجا می توانستند به جمع اور حاصل لبنی خود بپردازندواین ییلاق وییلاق همجوارش خریدول تا زمانی در آرامش بودند و محیط زیبایشان محفوظ بود که راه وجاده اسفالت نبود غروبهایش بسیار دل ا نگیز با ونگاونگ گاوها که بر ای دوشیدن غروب با صدا زدن زن تالش دامدار می امدند وخواندن اوای حزن انگیز مرد تالش در دور دورهای تپه ها وصدای نی نواز چوپان و ارامش شبهای پرستاره ونسیمی که از درزهای کلبه های چوبی صورت را نوازش میداد ودوستیها و رفاقت ییلاقی که کمتر حرص دنیا ومادیات در ان نشوو نما داشت همه وهمه زندگی را با همه کاستیها دلپذیر کرده بود!!!
بگذریم حالا این تصویر اولسبلنگا امروز نه بلکه دوسال پیش است . امروز وضیعت اولسبلنگا حتا مثل دوسال پیش هم نیست وما نمیدانیم امروز به اولسبلنگا چه باید بگوییم ییلاق اولسبلنگا روستای اولسبلنگاه گردشگا ه یا یک جایی که هیچ چیز تابع هیچ چیز نیست دیگر نه ابی در دره هاجریان دارد برای اینکه در منبع های پلاستیکی و فلزی جمع اوری میشود نه گلی نه چمنی نه ارامشی نه اسایشی مثل مور وملخ جمعیتی که نه میدانند ونه هم که می خواهند رعایت کنند همه لگد کوب کرده میریزند می پاشند ومی شکنند و میگذرند اگر کسی نصف شب اتش بگیرد نمی تواند ماشینش را از ازدحام ماشینها که بدون رعایت گذاشته وچپیدند دراین کلبه ها ومهمانپذیرهای اجاره ای از یک طرف صدای موتوربرقها واز طرفی صدای همهمه گردشگرها دیگر صدایی به صدایی نمی رسد وای وای بر اولسلنگا که با این سرعت تخریب در اینده ای نزدیک به تلی از خاک تبدیل خواهد شد!!!!!
آیا واجب وضروری نیست کسانیکه توریست و گردشگر را با وعده وتبلیغ دهن پرکن گذاراندن یک شب رویایی با خوردن وخوابیدن در فلان جا با صاحبان این گونه اماکن طی کنند وبخواهند سرویس بهداشتی جا ی مشخص برا ی پارک ماشینها وعبور در گذرگاه های مشخص وله نکردن گلها وچمن زارها و حفظ حریم دیگران ورعایت اصول اخلاق از همه مهمتر است اگر با فرهنگ هستیم نباید در جنگل این فرهنگ را به اجرا بگذاریم ؟ نباید ا براین طبیعت زیبا وحفظش نظارتی باشد امثال من وما که عاشق طبیعتیم وبزرگ شده طبیعت هستیم ما که هر بوته از گیا هان را نشانی از عظمت پروردگار میدانیم شما نظارتی بر دیگرانی که میخورند ومیریزند وحرمت نمی گذارند داشته باشیید رنجی که بر طبیعت ومنابع طبیعی وارد میشود از تعمیر یک یا چند کلبه نیست از نا هنجاریهایی که در طبیعت بوجود می اورند ومی گذارند ومیروند است
با سپاس زلیخا صبا