کوکوتی تی

فرهنگ وادب تالش

کوکوتی تی

فرهنگ وادب تالش

یاد ایامی در سوگ سیاه کوتی زلیخا صبا ماسال تالش

در سوگ درخت سیاه کوتی(ولیک) یاد ایامی
درخت سیاه کوتی روبروی خانه پدری:. شاید عمرش چند صد سال بود چون کسی روزها وسالهای رشدش را بیاد ندارد. کسی ان را نکاشته بود که یادش باشد .،پدر بزرگ .پدر وبرادر همه انرا همیشه همین قد و اندازه دیده بودند. در کنار چشمه ی یدری بالای دره ای که اب چشمه آرام وبی صدادر ان عبور می کردودر اطراف این دره بوته های گوجه جنگلی واز گیل کوهی سبز وسیراب می شدند سایبانی چون چتر در بالای این دره بودوگاه برای نشستن یک نیم کت چوبی در زیر سایه اش در تابستان برای جوانان ودوستان برادر در لحظه های گف وگفتگوی شادمانه بود ..
ودر میان شاخه های انبوهش آشیانی برای سارها و گنجشگان ییلاقی.. در اول بهار گلهای سفیدش در سبزه های سبز ییلاقی زیبایی خاصی داشت..
ییلاق اولسبلنگاه زیبایی منحصر بفردش فقط بخاطرهمین انبوهی جنگل ودرختچه های سیاه کوتی واز گیل وگوجه جنگلی وسیفچه هایش ونیز گل های وحشی با بونه وپامچال وعسله واش وگلهای زعفرانی وچمن زارهای سبزش بوده وهست .،واین ویژگیهایش نیز یکی یکی توسط قاتلان طبیعت رفته رفته از بین رفته ومیروند .
در حالیکه سردمداران منابع طبیعی دلسوزانه !!!!!!!اعلام می کنند که اگراین وضع ادامه پیدا کندوپیش برود ییلاقات به کویر تبدیل می شوند وبعد جواب امثال من را چه می دهند که اگر اتفاقی نوشته ی من را بخوانند خود میدانند!!!!!!!
در عرض یک ماه در ییلاق اولسبلنگاه با بردن جاده در میان کلبه های مردمی که سالیان دراز ساکن تابستا نی آنجا بودند نه تهرانی بودند و نه کلبه خودرا به غیر اجاره می دادند واز اهالی ان جا بودند نه اینکه تازه وارد بورندکه در بهترین نقطه ییلاق چون کارمند عالی رتبه ای باشند کلبه چند طبقه درست کرده باشند.. درست است برای راحت رفتن تازه واردین تازه ساز در وسط کلبه هاوبا از بین بردندرخچه های جنگلی وبوته های اطراف کلبه ها ونیزچشمه های آبی که سالیان دراز در بدترین زمان خشک سالی آبشخور آدمیان وجانوران وحیوانات اهلی بوده وخشک نشده بود..
واین جاده غیر قانونی را که با بیل وکلنگ وغیر استاندارد توسط عده ای که فکر می کنند هم زر دارند وهم زور وبا ترساندن عده دیگر شبانه البته ان عده ترسان می گویند شبانه کشیده شده که هیچ عقل سلیمی نمی تواند قبول کند..
کسانیکه در این سالها حتا زمستان ییلاق وطبیعت ییلاقی را وحتا حیات وحش را که زیستگاهشان بوده برای کسب واقعن به ناحق وناصواب درامد راحت نگذاشتند ونمی گذارند.
در حالیکه جوانان تحصیل کرده ما برای خرج زندگیشان شب وروزشان یکی است .
وعده ای دیگر که نه دانشی ونه روشی برای مهمانداری ومهمانپذیری ونه اصولی برای رعایت وحرمت به انسان وطبیعت قایل هستند . در این ییلاقات به کسب معاش ناصواب مشغولندو باز با دیدن هر مسئولی چنان چاپلوسانه رفتار می کنند که انسان منتر وهاج وواج می ماند چرا؟
این ادمها که تا دیروزبه دامدار ی مشغول بودند ویا به حرفه دیگر وامروزه طوری شده که خانوادگی در ییلاقات برای جذب مشتری که برایشان هم فرق نمی کندکه این مشتریهااز چه قماشی واز کجا امده وحرفه ی آنهاچیست خانواده هستند یا نیستندسالمند یا نه وفقط سکه پول وطعم بدست اوردن آسان پول بدون اینکه به کسی جوابگو باشندوهیچ نظارتی نیز بر کارشان.. وهیچ ارگانی هم از بهداشت وارگانهای دیگر ظاهرن بر این رفت وامدهای که هجوم غیر عادلانه بر طبیعت واز بین رفتن منابع را دارند وسلب اسایش همه کس همه چیزر ا می کنند ندارند..
می گویید نه بی خبر بروید پشت این مهمانپذیر ها را نگاه کنید وبر رسی ودره های اطراف این اسکان مسافرها را ببینید چقدر سرنگ و زباله های غیر بهداشتی انباشته شده وبا امدن یک باران این دره ها پرآب میشود وهمه را شسته و همان اب در پایین دست لوله کشی شده وبه خورد مردم می رسدویا حیوانات زبان بسته می خورند..
در این میان مسئولین ومردم آگاه ودلسوز باید بهوش باشندکه سلامت ایندگان هم انسان وهم دیگر جانداران در خطر جدی است ..
وقتی این دفعه رفتم درخت سیاه کوتی روبروی خانه پدری را درست در زمانی که درخت می کارند وبقولی درختکاری را با قلب وروح انجام می دهند ریشه کن کرده بودندوقد وقامتش را در داخل دره انداخته وبوته های سبز جنگلی اطرافش را کشته وسربریده بودند تا پای حرام بشری سوار بر مرکبهای اهنی زوزه کشان راحت از رویش رد شوند واورا که قرنها قد وقامت افراشته بود وشاهد وناظر زندگیها بوده در زیر خروارها خاک مدفون کنند.. ولی زهی خیال باطل اه همان درخت وبوته های چند صد ساله این انسان نمک نشناس راچنان بر زمین خواهد زد که فرصت اه کشیدن نداشته باشد زیاد دور نیست .... یا حق 
نگارنده زلیخا صبا

نظرات 1 + ارسال نظر
سرزمین نوروز چهارشنبه 19 اسفند 1394 ساعت 22:32 http://aftavadima.blogsky.com/

برای جنگل قد خمیده ام
در کویرمیگردم
به دنبال عصایی

متن جالب و رسایی را نگاشته اید بانو.

راستی هرچه فکر کردم از نام درخت سیاه کوتی که ظاهرا به زبان تالشی ماسالی است نتوانستم تصور نمایم چه درختی است. در فومنات هم هست؟ نمی دانم شاید باشد و در گویش تالشی ما نام دیگری دارد. بعضی از مناطق تالش فومنات به کدو ، کوتی میگویند ولی منطقه ما کویی میگویند. نزونوم خالی سیاه کوتی شومه کم داری نه واین. سقه جان بداری

بادرود وسلام جناب نعمتی سیاه کوتی که به فارسی ولیک می گویند فراوان در سرزمین های شمالی وتالش بخصوص در کوه وکوپایه است میوه کوچک ترش مزه وسیاه ودر اولسبلنگاه هم زیاد است وبسیار خاصیت دارد وبیشترهدفم در اینگونه مقالات نمایاندن نابودی طبیعت است که دراین دوران شتاب بیشتری گرفته است باسپاس از توجه تان

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.