کوکوتی تی

فرهنگ وادب تالش

کوکوتی تی

فرهنگ وادب تالش

پاتیویله سِنگ زلیخا صبا ماسال تالش

پاتیو له سنگ سنگ خا طره ها سنگ خانه بازی کودکانه سنگ سنگ لپه مزا سنگ سمبل شعر شاعر تالشی 
سنگی که در باره ا ش افسانه سازی میکردند سنگ جای انگشتان رستم سنگی که برای انعکاس صدا در کوه 
در دورش جمع میشدند دستجمعی صدا میزدند وبرگشت صدارابا خوشحالی تجربه میکردند
چه ابهتی داشتی در نزدم وقتیکه کودکی بیش نبودم چقدر بزرگ بودی در نطرم پاتیویله سِنگ
حالا چی در زیر بوته قشنگ دور وبرت پر از اشعالهای نایلونیاست خوب است اداب دانهای انسانی 
اداب برخوردورفتار با طبیعت را نیز یاد بگیرند وفکر نکنندکه طبیعت چون چشم ندارد نمی تواند انها را 
ببیند طبیعت چشم بینایی دارد
باورندارید که طبیعت گوش دارد؟ چرا دارد حرف نمی زند تا برود از بی فرهنگی بعصی از ادم هاصحبت کند؟
چرا خیلی حراف است ید طولایی دارد به اسم دست طبیعت.
از تو شاکی میشوددر نزد کاینات پس به هوش باش ای بیخیالین وبی توجهین به طبیعت
عکس زلیخا صبا