نویسنده زلیخا صبا
تقدیم به کسانیکه حسرت دیدن انها در حالیکه همه جانشانی از انهارا در ذهنم تداعی میکند تازنده هستم در دلم می ماند
اشتع نومی وینم تع کع نوینم
اشتع دومله گردم تع کع نوینم
بری گیریه اوه ساله باهاره
لاله زارون وینم تع کع نوینم
زلیخا صبا
اسمت را میبینم و�%8r />ا�C وینم تع کع نوینم&, 255,t3�ع نویی�B�نُttom: 6px8م ت%/>%9�سب6م
شعر تالشیاشتعنومی وینم،ماسال،تال
شعر-تالشیاشتعنومی-وینم،ماسال،تال
زارم کرده
کسی را که چنین خوارم کرده
به درد وهجر چنین زارم کرده
همه روزها چنین زارش بگردان
به هجر یار گریانش بگردان
ببیند تا بداند حال من را
رهادر غم ویلانش بگردان
مرا در کوی جانان خوشتر بود
خوشی را دور از جانش بگردان
شعر اززلیخا صبا
نوام تنه خشکه میجه بکر تع
ننی آوی دلک پا هیست آکر تع
تنه وام بی تیلن و تاو دلکن
نِکِ چمی دوستن آو دلکن
دو بیتی تالشی اززلیخا صبا
برگردان
نمی گویم خشک راه بروی وقدم برداری
ونه هم اینکه خودت را در آب بیندازی وپاهایت را خیس کنی
بلکه به تومیگویم باید سریع باشی وتلاش کنی
نه اینکه چشم بسته خودت را به آب بیندازی