کوکوتی تی

فرهنگ وادب تالش

کوکوتی تی

فرهنگ وادب تالش

ضرب المثل تالشی زلیخا صبا ماسالی تالش

مثل تالشی
اگر پیله تری نویندره بشع پیله داری بنی بنش 
اگر بزرگتری را ندیدی که ترا راهنمایی کند برو زیر یک درخت بزرگ بنشین واندیشه کن.
هدف این مثل تالشی این است که باید جوانها وکم تجربه ها برای بسیاری از موارد
از تجربیات بزرگترها استفاده کنند و در بیشتر موارد احساسی عمل نکنند 
گرچه احساس بنا به اقتضای سن تغییر میکند ولی داشتن انسانهای با تجربه در کنار خود یک نعمتاست 
با سپاس زلیخا صبا

طبیعت ما خانه مازلیخا صبا ماسال تالش

طبیعت ما خانه ی ما .. شهرما خانه ما 
ما زیاد با شعار که شهر ما خانه ما برخورد کرده ایم وبیشتر ما این را نه شعار میدانیم بلکه برای ما یک فرهنگ و یک اداب است وانرا با جان و دل رعایت میکنیم همانطوریکه در خانه تمیزخود احساس ارامش وراحتی میکنیم پس باید در محیط بزرگتری چون شهر نیز خودرا ملزم به رعایت شهروندی ونطافت شهرخودمان بکنیم وصد البته کسا نی نیز در این شهرهاهستند که رعایت حق و حقوق شهروندی را نمی دانند وهمیشه و همه جا هم طلبکارند مثل اینکه دیگرانیکه در کسوت رفتگر هستند وظیفه دارند که ریخته های انها را جمع کنند چون حقوق میگیرند .
کسانیکه این طرز تفکر غیر متمدنانه دارندوای به ایامی که پایشان به طبیعت برسد نه تنها به طبیعت رحم نمیکنند وتا می توانند به طبیعت از هرجهت ضربه می زنند بلکه در بکارگیری از الفاظ وکلمات و برخورد با دیگران نیز فاقد فرهنگ هستند وکرامت انسانی را نیز زیر پا میگدارند با گفتن به شماچه ما میخواهیم ازروزمان استفاده کنیم میریزند ومی پاشند هلهله میکنند از دار ودرخت بالا می روندو می شکنند وحتی بی توجه که چه موقع از روز است یا از کنار کلبه ای که رده میشوند کسی در حال استراحت است نباید اینهمه سرو صدا وبا صدای بلند خندیدن ومزه پراکنی کنند وجای تأسف این است که میبینند صاحب کلبه دارد انها را نگاه می کند دریغ از یک ببخشید.
ازهمه بدتر وبدتر اینکه طبیعت که دیگر رفتگر شهری ندارد زباله هارا جمع کند به امان سرگردا ن ول در طبیعت زیبا می کنند. این یک هفته ای که نعمت بارا ن نصیب این زمین های سوخته ییلاق شد زمین قدری جان گرفت و سبز شدو زیبا به محص اینکه دوباره سرازیر ییلاقات شدند هرجا نشستند همان جارا پراز زباله کردند چشمه ها راکثیف کرده وحتا رحم به درختچه های گوجه جنگلی و سیب چه های سرخی که روی بوته ها در امده بود وفقط رنگ قشنگی داشت رحم نکردند ..ودراین میان اهالی ساکن ییلاق که عمری اززمانهای دور واجدادی ریشه در این خاک دارند چه رنجی میکشندوکاری نیز نمی توانند بکنند چون در جواب میشنوند که مال منابع طبیعی است آیا منابع طبیعی نباید در درجه اول لاقل به ساکنین بومی انجا این اجازه را بدهد که لااقل از دور واطراف کلبه های خود محافظت کنند؟  حفاظت هر ییلاقی را به جوانان ان ییلاق بسپارند . اگر ییلاقی چون اولسبلنگاه وخریدول جزء مناطق گردشگری هست وممر در آمد عده ای که واقعن به ناحق که نه ادابش را می دانند ونه فردا های این آب و خاک ونه حتا میدانند که بیست کیلومتر ان ورتر چه می گذرد نظارت داشته باشند و از لحاظ بهداشتی و پارکینگ وتجمع وپراگندگی همه را طبق اصول و ظوابطی در بیاورند .
خدایا یک قانون درست شود که این طبیعت از دست این ادم های حرمت شکن در امان باشد ونابود و فنا بیشتر از این نشود آمین 
با سپاس زلیخا صبا

ضرب المثل تالشی زلیخا صبا ماسالی تالش

مثل تالشی 
امه ده انجیله داری چکه خاله ایمونه 
ما دیگرشاخه شکسته درخت انجیر هستیم 
زلیخا صبا
این کنایه را کسیکه فکر می کند دیگر بدرد کاری نمی خورد و دیگران برایش اعتباری قایل نیستند بر زبان می اورند

اشتنی زلیخا صبا ماسال تالش

اشتنی 
اشتنی کشتنی بو وختی وینع
بیگونه نشته اشتع سفره سری
شریکه آوی تنه نونی تنه
پشت آگردی سنگینه اشتع سرینی چاکنع
ا وختی هابیل وقابیل ویر ر آ؟
تقلا تیله ، ولی نچینده حاصل ویرر آ؟
زلیخا صبا
برگردان 
اشنا وخودی
آشنا کشنده می شود وقتی می بیند
غیر سرسفره ات نشسته 
شریک آب ونونت هست 
پشت بر می گردی سرت را با سنگ می شکند
انوقت هابیل وقابیل یادت میاید ؟
از تلاش ودویدن و حاصلی نچیدی ونگرفتی یادت می آید ؟

نیم ساق (شلواری) زلیخا صبا ماسال تالش

شلواری یا نیم ساق زنان تالش
شلواری یا نیم ساق زنان تالش درگذشته در حقیقت یک شلوار گشاد وچینداری بود که در قسمت مچ بصورت بیست تا سی سانت بسته بود که در این قسمت بوسیله چهار تا پنج دگمه باز وبسته میشد ودر قسمت بالا که از قسمت زیرناف شروع میشد باز گشاد وپرچین بود واین شلوار که در ماسال شلواری ویا نیم ساق گفته میشد اغلب از پارچه ساتن و کتان نرم بود و تک رنگ که به رنگ قرمز خوش رنگ ویا زرشگی و نارنجی بود زنان تالش در ماسال این شلواری ونیم ساق را در موقع سوار کاری در کوچا کوچ ویا رفتن به جایی که باید سوار اسب میشدند روی شلوار چیندار دیگر برای راحتی در سوار کاری واینکه جمع و جور تر روی اسب بنشینند می پوشیدند و بسیار زیبا وبرازنده یک بانوی تالش سوار کار بودو ابهت زنان برجسته تالش در این لبا سها دوچندان میشد وبا وقار وزیبا 
نگارنده متن زلیخا صبا
تصویر از استاد علی ماسالی ( روانشاد سیده ایران خانم مادر بزرگوار استادماسالی در لباس سواری نیم ساق ویا شلواری )